پارت چهارده

زمان ارسال : ۲۸۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه


خودش را گوشه ای دیوار کنار کشید تا بهتر حرف های مهرداد را بشنود.

_زبون نفهم دارم میگم نتونستی از پس یه کار زپرتی هم بربیای؟

کنج لبش برای پوزخند بالا رفت ولی آن را مهار کرد، پسر عمه اش کشتن او را یک کار زپرتی می دانست.

...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.